شاید با پول فیات آشنا باشید، نوعی ارز که پشتوانه آن داراییهای فیزیکی نیست بلکه اعتماد عمومی به آن است. در مقابل، دورهای وجود داشت که مبنای اصلی ارزهای برجسته جهان، استاندارد طلا بود. اما استاندارد طلا دقیقاً چیست؟
استاندارد طلا چیست؟
استاندارد طلا یک سیستم پولی است که به دقت طراحی شده تا پیوند قوی بین ارز یک کشور و طلا برقرار کند. اساساً، این سیستم شامل تعیین نرخ ارز ثابت توسط دولت برای ارز خود و تعریف شرایط خرید و فروش طلا است، و بدین ترتیب ارتباط مستقیمی با این فلز گرانبها ایجاد میشود.
منشأ استاندارد طلا
تاریخاً، پیوند بین طلا و ارز بخش بنیادی جوامع ما بوده و به زمانهای باستان بازمیگردد. طلا به دلیل ارزش ذاتی و قابلیت استفاده در سکهسازی، مدتها در امور مالی اهمیت داشته است. اما استاندارد طلا به طور خاص به ارتباط صریح پول کاغذی با طلا اشاره دارد. این مفهوم به طور رسمی در سال 1821 پذیرفته شد، زمانی که بریتانیا این سیستم را برقرار کرد.
جالب اینجاست که ریشههای این تصمیم به سر آیزاک نیوتن برمیگردد. او که به عنوان رئیس ضرابخانه سلطنتی خدمت میکرد، نرخ تبادل طلا به نقره را بیش از یک قرن قبل از سال 1821 به طور غیرمعمولی بالا تعیین کرد. این امر منجر به تبدیل گسترده سکههای نقره به طلا شد که سپس توسط بازرگانان ذوب و صادر میشدند.
افول استاندارد طلا
شاید ناامید کننده باشد، اما این سیستم دیگر در هیچ جای جهان عملی نیست، به این معنا که هیچ ارز کنونی به طور مستقیم به طلا متصل نیست. ایالات متحده از سال 1933 استفاده از استاندارد طلا را محدود کرد و سرانجام در سال 1971 تحت دستور پرزیدنت نیکسون آن را کاملاً کنار گذاشت. جالب است که سوئیس تا سال 1999 به استفاده از استاندارد طلا ادامه داد، اما پس از آن نتیجه گرفت که ارز آن دیگر نیازی به پشتوانه طلا ندارد.
مزایای سیستم پولی استاندارد طلا
استاندارد طلا به عنوان یک دفاع مؤثر در برابر تورم عمل میکند و توانایی دولتها و بانکها را در دستکاری عرضه پول محدود میکند. این سیستم همچنین به تثبیت نرخ ارز با دیگر ارزها کمک میکند. علاوه بر این، مزایای استاندارد طلا به تقویت اعتبار مالی و ترویج مسئولیت مالی نیز گسترش مییابد.
معایب استاندارد طلا
تصور کنید که ارزهای بزرگ جهانی به طلا متصل باشند. این امر باعث افزایش شدید خرید طلا خواهد شد، به طوری که تقاضا از عرضه پیشی گرفته و قیمت طلا به شدت افزایش مییابد. چنین افزایشی نه تنها بر بازارها بلکه بر بخشهای فناوری که به شدت به طلا وابسته هستند نیز تأثیر خواهد گذاشت. علاوه بر این، این سیستم در دوران رکود اقتصادی سفت و سخت عمل میکند و فاقد انعطافپذیری لازم برای تحریک اقتصادی است. این عوامل باعث میشوند که بازگشت استاندارد طلا در زمانهای مدرن بعید به نظر برسد.
نتیجهگیری
اگرچه این سیستم نقش مهمی در تاریخ ایفا کرده است، اما به نظر نمیرسد که هیچ کشوری در آینده نزدیک به این سیستم بازگردد. اقتصاد جهانی معاصر پیشرفت کرده و بانکهای مرکزی اکنون از روشهای پیشرفتهتری برای مدیریت سیاستهای پولی استفاده میکنند، مانند تنظیم نرخ بهره، انجام عملیات بازار باز، و اجرای تسهیل کمی. این روشها سطح بالاتری از سازگاری را برای مدیریت اقتصادی به ارمغان میآورند و بنابراین احتمال بازگشت استاندارد طلا را کاهش میدهند.