در یک نگاه:
- شرکتها سرمایهگذاری هنگفتی در زیرساختهای هوش مصنوعی انجام میدهند و قراردادهایی به ارزش صدها میلیارد دلار منعقد میشود.
- سرمایهگذاری خطرپذیر در سهماهه اول سال ۲۰۲۵ با رشد چشمگیری مواجه شد و بیشتر سرمایهها به شرکتهای بزرگ و در مراحل پایانی حوزه هوش مصنوعی اختصاص یافت.
- محدودیتهای فیزیکی مانند تأمین برق و عرضه تراشه به گلوگاههای حیاتی در توسعه هوش مصنوعی تبدیل شدهاند.
- مقایسههای تاریخی با حبابهای سرمایهگذاری گذشته مانند حباب راهآهن و حباب داتکام کشیده میشود که پیامدهای اقتصادی بالقوهای دارد.
- موفقیت نهایی طرح توسعه هوش مصنوعی به این بستگی دارد که آیا انتظارات مالی فعلی به دستاوردهای ملموس بهرهوری منجر خواهد شد یا خیر.
رونق صنعتی جدید فناوری را دگرگون میکند
بحث پیرامون حباب احتمالی هوش مصنوعی بیش از سه سال است که ادامه دارد و با هر تحول مهمی دوباره مطرح میشود. در حال حاضر، شرکتهای بزرگ در حال هدایت سرمایهها به سمت هوش مصنوعی در مقیاسی هستند که با پروژههای زیرساخت ملی قابل مقایسه است؛ پروژههایی که با تعهدات مالی نجومی، برنامهریزیهای چند ساله و نیازهای انرژی معادل کشورهای کوچک مشخص میشوند. سؤال کلیدی این است که آیا این سرمایهگذاری عظیم به دستاوردهای مداوم بهرهوری منجر شده و عصری صنعتی جدید را تثبیت خواهد کرد، یا با فرارسیدن زمان ایفای تعهدات مالی، شاهد تکرار دوران افول بخش فناوری خواهیم بود. 💡
اوایل ماه جاری، AMD قراردادی عظیم برای تأمین برق ۶ گیگاوات برای OpenAI با استفاده از تراشههای نسل جدید MI450 خود اعلام کرد. این توافق که ارزش آن دهها میلیارد دلار تخمین زده میشود، به OpenAI این اختیار را میدهد که در صورت دستیابی به نقاط عطف عملکردی مشخص، تقریباً ۱۰ درصد از سهام AMD را به قیمت اسمی خریداری کند. ✅
این تفاهمنامه تنها یکی از مجموعهای از تعهدات سختافزاری مهم است که توسط توسعهدهنده ChatGPT طی گسترش سریع ظرفیت مراکز دادهاش صورت گرفته است. گزارشها حاکی از آن است که OpenAI همچنین قراردادی ۳۰۰ میلیارد دلاری برای خدمات ابری با Oracle منعقد کرده است که از سال ۲۰۲۷ آغاز میشود و بزرگترین قرارداد ابری ثبت شده تا به امروز به شمار میرود و نیازمند برق معادل بیش از چهار میلیون خانه است. ⚡
پس از اعلام این خبرها، هر دو شرکت AMD و Oracle با جهش قابل توجهی در قیمت سهام خود مواجه شدند و ارزش بازار Oracle به نزدیکی مرز ۱ تریلیون دلار رسید. ✅
با افزودن به این شتاب، Broadcom نیز با OpenAI برای طراحی مشترک تراشههای هوش مصنوعی سفارشی بهینهسازی شده برای استنتاج، همکاری کرده است. این شرکتها قصد دارند این شتابدهندههای پیشرفته با ظرفیت هدف ۱۰ گیگاوات را از سال آینده مستقر کنند. تحلیلگران صنعت تخمین میزنند که ایجاد یک گیگاوات زیرساخت مرکز داده نسل جدید حدود ۵۰ میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت. 📌
مجموع تعهدات AMD، Oracle و Broadcom نشاندهنده پیشبینی سرمایهگذاری بیش از یک تریلیون دلاری در هزینههای زیرساخت هوش مصنوعی تا پایان این دهه است. 📊
سرمایهگذاری خطرپذیر و شرکتی همچنان در جریان است
سرمایهگذاری خطرپذیر نیز از این روند پیروی کرده است. گزارش Venture Pulse از KPMG نشان میدهد که سرمایهگذاری جهانی VC در سهماهه اول سال ۲۰۲۵ به ۱۲۶ میلیارد دلار رسیده که بالاترین رقم در ده سهماهه اخیر است. با این حال، تعداد معاملات به پایینترین حد خود رسیده است که نشاندهنده تمرکز سرمایه در تعداد کمتری دور تأمین مالی بزرگتر است. 📍
شایان ذکر است که OpenAI در دور تأمین مالی خود ۴۰ میلیارد دلار جذب کرده که بزرگترین دور تأمین مالی خصوصی در تاریخ است. این تمرکز، اشتیاق سرمایهگذاران به استارتآپهای هوش مصنوعی در مراحل پایانی را برجسته میکند، در حالی که رویکرد محتاطانهتری نسبت به سایر بخشها دارند. ایالات متحده ۹۱ میلیارد دلار از این سرمایه را جذب کرده، در حالی که فعالیت در منطقه آسیا-اقیانوسیه به پایینترین حد خود در ده سال گذشته رسیده است. این الگوی سرمایهگذاریهای عظیم که گروه محدودی از شرکتها را هدف قرار میدهد، حتی با وجود حمایت پیشرفتهای چشمگیر فناوری، مشخصه دورههای تب سرمایهگذاری است. 💡
سرمایهگذاری شرکتی نیز رو به افزایش است. JPMorgan به عنوان بخشی وسیعتر از برنامه تأمین مالی امنیت ملی ۱.۵ تریلیون دلاری، تا ۱۰ میلیارد دلار مستقیماً در شرکتهای اساسی برای هوش مصنوعی، انرژی و دفاع متعهد شده است. جیمی دیمون، مدیرعامل این بانک، نگرانیهایی را در مورد اتکای آمریکا به زنجیرههای تأمین خارجی برای فناوریهای حیاتی مطرح کرد که نشاندهنده کمرنگ شدن مرز بین سیاست صنعتی و سرمایهگذاری خصوصی است. ✅
محدودیتهای فیزیکی زیرساخت هوش مصنوعی
قابلیتهای روزافزون هوش مصنوعی بر محدودیتهای فیزیکی بسیار واقعی، از جمله سیلیکون، حافظه و به طور حیاتی، برق، استوار است. سرورهای مورد نیاز برای آموزش و اجرای مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی مقادیر عظیمی انرژی مصرف میکنند. OpenAI به تنهایی در حال حاضر حدود دو گیگاوات ظرفیت محاسباتی را در اختیار دارد و انتظار میرود با مشارکتهای برنامهریزی شده، این رقم تا سال ۲۰۳۰ به نزدیک سی گیگاوات افزایش یابد. ⚡
در دسترس بودن برق به یک گلوگاه اصلی تبدیل شده است. در بسیاری از مناطق، تأمین اتصالات شبکه و ترانسفورماتورها خود مستلزم چندین سال زمان انتظار است و با توجه به تلاش ارائهدهندگان خدمات برق برای تأمین تقاضای ظرفیت جدید، قیمت برق در حال افزایش است. 📍
تخمینهای صنعتی نشان میدهد که موج فعلی مراکز داده هوش مصنوعی ممکن است مستلزم هزینههای تجمعی معادل بیش از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا باشد، در صورتی که روند فعلی ادامه یابد. 📊
در حالی که برخی سرمایهگذاران استدلال میکنند که این زیرساخت هوش مصنوعی حتی اگر آموزش مدلها کند شود، به عنوان خدمات ابری ارزش باقیمانده خود را حفظ خواهد کرد، نرخ استفاده عامل مهمی است. مراکز داده و قراردادهای برق با استفاده کم میتوانند داراییهای گرانقیمت را به داراییهای ایستا تبدیل کنند، سناریویی که قبلاً با شبکههای فیبر نوری مخابرات دیده شده است. 💡
آیا این حباب هوش مصنوعی است یا توسعه زیرساخت؟
اقتصاددانان در حال ایجاد شباهتهایی بین شور و هیجان فعلی پیرامون هوش مصنوعی و رویدادهای تاریخی مانند حباب راهآهن بریتانیا در دهه ۱۸۴۰ و حباب داتکام در اواخر دهه ۱۹۹۰ هستند. در هر دو مورد، سرمایهگذاران پتانسیل تحولآفرین بلندمدت را تشخیص دادند اما زمانبندی و سودآوری را اشتباه محاسبه کردند. راهآهن، حملونقل جهانی را متحول کرد، اما در نهایت سهام شرکتهای راهآهن ۷۰ درصد سقوط کرد. به طور مشابه، شرکتهای مخابراتی پس از اشباع فیبر نوری در سال ۲۰۰۱ با رکود قابل توجهی روبرو شدند. 📌
در ایالات متحده، سرمایهگذاری در سختافزار و نرمافزار هوش مصنوعی از زمان معرفی ChatGPT در سال ۲۰۲۲، تقریباً به نیم درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است که در مقیاس اقتصادی با توسعه مخابرات دهه ۱۹۹۰ قابل مقایسه است. شرکتهای برق در حال برنامهریزی برای ۱.۵ تریلیون دلار اضافی در ظرفیت تولید و شبکه طی پنج سال برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده از مراکز داده هستند. سؤال کلیدی این است که آیا این موج سرمایهگذاری به یک گسترش پایدار منجر میشود یا یک انقباض شدید. 📊
برخلاف دوران داتکام، شرکتهای پیشرو مانند OpenAI، Nvidia، Microsoft، Google، Amazon، Meta و Oracle بخش عمدهای از این توسعه را از جریان نقدی خود تأمین مالی میکنند و ترازنامههای خود را تقویت مینمایند. با این حال، افزایش سریع هزینهها حتی این بازیگران اصلی را نیز به انتشار بدهی بیشتر وادار میکند. منطق ذاتی صنایع شبکهای، که در آن سلطه نیازمند مقیاس قابل توجهی است، این توسعه شدید را تشدید میکند و گسترش تهاجمی را بر احتیاط اولویت میدهد. ✅
برآوردهای اخیر نشان میدهد که هزینههای عملیاتی OpenAI ممکن است تا سال ۲۰۲۹ به ۱۱۵ میلیارد دلار برسد و کل صنعت هوش مصنوعی ممکن است برای تأمین تقاضای محاسباتی خود به ۲ تریلیون دلار درآمد سالانه تا سال ۲۰۳۰ نیاز داشته باشد. Bain & Co. شکاف بالقوه ۸۰۰ میلیارد دلاری بین هزینههای پیشبینی شده و درآمد را پیشبینی میکند، این یک شکاف قابل توجه است که معمولاً باعث نگرانی وامدهندگان میشود. 📌
زمزمههای تاریخ و چشمانداز آینده هوش مصنوعی
حبابهای سرمایهگذاری غالباً با روایتهای قانعکنندهای شتاب میگیرند که در آن لحظه اجتنابناپذیر به نظر میرسند، نه اینکه ذاتاً بیپروا باشند. نوید راهآهن برای دگرگونی حملونقل، فیبر نوری برای اتصال جهان، و قیمتهای مداوم رو به افزایش مسکن، نمونههایی از چنین داستانهای غالب هستند. روایت فعلی پیرامون هوش مصنوعی – ماشینهایی که استدلال میکنند، نرمافزاری که یاد میگیرد، و بهرهوری فزاینده – به طور مشابه قدرتمند است. خود فناوری قوی است؛ سؤال حیاتی این است که آیا انتظارات مالی که پیرامون آن شکل گرفته پایدار است. 💡
حتی چهرههای برجسته در زمینه هوش مصنوعی نیز وضعیت فعلی بازار را تأیید میکنند. سم آلتمن اشاره میکند که سرمایهگذاران بیش از حد هیجانزده هستند اما بر اهمیت هوش مصنوعی تأکید دارد. مارک زاکربرگ امکان وجود حباب را میپذیرد اما در مورد سرمایهگذاری ناکافی هشدار میدهد. جف بزوس آن را یک حباب صنعتی توصیف کرده است که پتانسیل تقویت بهرهوری در تمام بخشها را دارد. 📍
در حالی که رونق فعلی هوش مصنوعی از نظر سهم GDP در مقایسه با دورههای تب تاریخی مانند راهآهن یا مسکن کوچکتر است، اقتصاد گستردهتر با سرعت کندتری در حال رشد است. ایالات متحده در اواخر دهه ۱۹۹۰ حدود ۴ درصد رشد سالانه را تجربه کرد، در مقایسه با میانگین ۲ درصد در سالهای اخیر. بخش قابل توجهی از افزایش تولید اقتصادی سال ۲۰۲۵ به سرمایهگذاریهای مرتبط با هوش مصنوعی نسبت داده میشود، که نشان میدهد کند شدن این هزینهها میتواند بر رشد کلی اقتصادی تأثیر بگذارد. 📊
از نظر ارزشگذاری بازار سهام، هنوز فضای قابل توجهی برای گسترش وجود دارد تا به سطوح سفتهبازی مشاهده شده در اوج دوران داتکام در سال ۲۰۰۰ برسد. ✅
پیامدهای بالقوه ممکن است یک سقوط فاجعهبار نباشد، بلکه دورهای طولانی از تعدیل باشد. رکود داتکام منجر به یک رکود خفیف شد و بازیابی اشتغال چندین سال به طول انجامید. رونق متعاقب آن با حباب مسکن که در نهایت منجر به بحران دیگری شد، حفظ شد. اگر چرخه هوش مصنوعی با چنین مرحله خنککننده مشابهی روبرو شود، با توجه به محیط رشد کندتر فعلی، تأثیر اقتصادی میتواند قابل توجهتر باشد. 💡
در حال حاضر، گسترش بدون وقفه ادامه دارد. تراشهها برای سالها در لیست انتظار قرار دارند، شرکتهای خدمات شهری در حال تطبیق زیرساختها برای تأمین مراکز داده هستند و بازارهای مالی از استراتژیهای سرمایهگذاری جسورانه پاداش میگیرند. عامل تعیینکننده اینکه آیا این دوره اعتماد، بنیان یک عصر صنعتی جدید را بنا مینهد یا پیشدرآمد اصلاح بازار دیگری خواهد بود، همچنان در باور پایدار به پیشرفت تکنولوژیکی، که یکی از ارکان اصلی سیلیکون ولی است، نهفته است. ✅
نگاه فاندفا
چشمانداز سرمایهگذاری فعلی هوش مصنوعی، مقیاسی بیسابقه از استقرار سرمایه و توسعه زیرساختی جاهطلبانه را به نمایش میگذارد. در حالی که پتانسیل تحولآفرین هوش مصنوعی انکارناپذیر است، هوشیاری حیاتی است، زیرا محدودیتهای فیزیکی و شباهتهای تاریخی نشان میدهند که تعادل دقیق بین خوشبینی و انتظارات مالی واقعبینانه برای رشد پایدار ضروری است.
“`