خلاصه سریع
- ژئوپلیتیک به یکی از محورهای اصلی تصمیمگیری در هیئت مدیرهها تبدیل شده و بر سیاستهای اقتصادی تأثیرگذار است.
- انتظارات نهادهای نظارتی از شرکتها در زمینه رعایت مقررات صادرات و تحریمها در حال افزایش است.
- اختلالات زنجیره تأمین دیگر تنها شامل ریسکهای فیزیکی نیستند و ریسکهای دیجیتال نیز به طور قابل توجهی افزایش یافتهاند.
- برنامهریزی سناریو محور برای پیشبینی و کاهش اختلالات ضروری است.
- فرهنگ خوشبینی آگاهانه، همراه با شفافیت و چابکی، یک دارایی استراتژیک محسوب میشود.
ژئوپلیتیک، ستون فقرات تصمیمگیری در هیئت مدیره
سیاستهای کلان اقتصادی جهان، تحت تأثیر منافع امنیت ملی، مسیری متفاوت از رویکردهای جهانیگرایانه دوران NAFTA و گسترش سازمان تجارت جهانی را طی میکنند. هیئت مدیرهها و مدیران اجرایی باید بپذیرند که تصمیمات استراتژیک، که پیش از این عمدتاً با هدف رشد اتخاذ میشدند، اکنون با فیلتر بنیادین منافع ملی بررسی میشوند. آگاهی ژئوپلیتیکی از یک ملاحظه جانبی به ستونی اساسی در حاکمیت شرکتی و برنامهریزی استراتژیک بلندمدت تبدیل شده است.
این تغییر بنیادین، هیئت مدیرهها را ملزم میکند تا ریسکهای ژئوپلیتیکی را در چارچوبهای تصمیمگیری موجود خود ادغام کنند. علاوه بر این، مدیران نیاز به دریافت گزارشهای منظم در مورد تحولات جهانی دارند که میتواند بر عملیات، دسترسی به بازار یا یکپارچگی زنجیره تأمین تأثیر بگذارد. همانطور که اد نایت اشاره کرد، درک عمیق پویاییهای ژئوپلیتیکی دیگر یک مزیت اختیاری برای شرکتهای چندملیتی نیست، بلکه پیشنیازی برای اجرای صحیح، استراتژیک و تاکتیکی محسوب میشود.
💡 درک چگونگی تأثیرگذاری روابط بینالملل بر دسترسی به بازار و هزینههای عملیاتی برای دستیابی به مزیت رقابتی حیاتی است.
افزایش انتظارات مربوط به رعایت مقررات
شرکتها به طور فزایندهای از سوی نهادهای دولتی، مانند دولت ایالات متحده، مورد انتظار قرار میگیرند تا به عنوان خط مقدم دفاع در اجرای کنترلهای صادراتی و تحریمها عمل کنند، همانطور که جانا دل-سرو توضیح داد. این چشمانداز در حال تحول، حتی کسبوکارهایی را که محصولات تجاری غیرنظامی تولید میکنند، ملزم به انجام بررسیهای دقیقتر در مورد زنجیرههای تأمین، ذینفعان و کاربران نهایی میکند. اجرای فراسرزمینی مقررات ایالات متحده، این تعهدات را به شرکتهای بینالمللی، صرف نظر از ردپای عملیاتی یا حضور پرسنل در ایالات متحده، تعمیم میدهد.
برای رعایت مؤثر این الزامات انطباقی افزایش یافته، شرکتها باید اطمینان حاصل کنند که واحدهای انطباق آنها منابع کافی داشته و از خودمختاری لازم برای اقدام سریع برخوردارند. ساختارهای گزارشدهی شفاف به هیئت مدیره یا کمیته حسابرسی ضروری است. این امر مستلزم سرمایهگذاریهای استراتژیک در استعدادهای تخصصی، توسعه دستورالعملهای جامع داخلی و تجهیز تیمها با دسترسی به فیدهای اطلاعاتی بهروز است. مدیریت انطباق شایسته همچنین ارتباطات داخلی قوی را تقویت میکند. به عنوان مثال، اطلاعات به دست آمده از بخشهای فروش و عملیات، مانند تغییر در رفتار مشتری یا تحولات میدانی در کشورهای خاص، باید با رهبری انطباق به اشتراک گذاشته شود تا خطرات بالقوهای که ممکن است ابزارهای غربالگری استاندارد از قلم بیندازند، کشف شود.
📍 توانمندسازی تیمهای انطباق با دادههای لحظهای و دسترسی مستقیم به هیئت مدیره میتواند به طور قابل توجهی تشخیص ریسک را بهبود بخشد.
ادغام ریسک دیجیتال در اختلالات زنجیره تأمین
زنجیرههای تأمین جهانی در حال حاضر تحت فشارهای چندوجهی و همپوشانی قرار دارند که از تنشهای ژئوپلیتیکی گرفته تا چالشهای مرتبط با آبوهوا ناشی میشوند. با این حال، همانطور که ویل ای. کلارک و اد نایت تأکید کردند، این اختلالات فراتر از لجستیک صرف کالاهای فیزیکی است و به جریانهای حیاتی اطلاعات، دادهها و سرمایه نیز گسترش مییابد. به عنوان مثال، اختلال در زیرساختهای سایبری یا سیستمهای مالی که توسط بازیگران غیردولتی هدایت میشود، میتواند آسیبهایی معادل با انسداد فیزیکی یا تاخیر در حمل و نقل ایجاد کند.
بنابراین، هیئت مدیرهها تشویق میشوند تا از یک استراتژی مدیریت ریسک جامعتر که همزمان آسیبپذیریهای فیزیکی و دیجیتالی را در زنجیرههای تأمین خود مورد توجه قرار دهد، حمایت کنند. این شامل حمایت از سرمایهگذاری در فناوریهایی است که دید جامعی نسبت به عملکرد زنجیره تأمین و تابآوری کلی ارائه میدهند. اد نایت همچنین به روند رو به رشدی اشاره کرد که در آن هیئت مدیرهها در حال رسمیسازی پاسخهای خود هستند و به سمت ایجاد بهترین شیوههای دائمی برای مدیریت عدم قطعیت زنجیره تأمین حرکت میکنند.
✅ ادغام ارزیابی ریسک فیزیکی و دیجیتال، دیدگاهی جامعتر از آسیبپذیریهای زنجیره تأمین ارائه میدهد.
ضرورت استراتژیک برنامهریزی سناریو
هیئت مدیرهها و مدیران اجرایی باید از موضع واکنشی در مدیریت ریسک فراتر روند. ویل ای. کلارک پیشنهاد کرد که برنامهریزی سناریو محور، در کمک به شرکتها برای پیشبینی اختلالات بالقوه، طراحی استراتژیهای احتمالی مؤثر و آزمایش دقیق قابلیتهای تابآوری آنها، ابزاری کلیدی است. این شامل شناسایی نقاط بالقوه درگیری در لجستیک، مانند از دست دادن ناگهانی دسترسی به تأمینکنندگان حیاتی یا مسیرهای حمل و نقل کلیدی، و تشریح دقیق مکانیزمهای پاسخ شرکت است.
کلارک بر اهمیت استراتژیک مشارکت تأمینکنندگان سطح دوم و تأمینکنندگان سطح سوم در این تمرینات برنامهریزی برای اطمینان از همسویی منسجم در سراسر کل زنجیره ارزش تأکید کرد. علاوه بر این، شرکتها باید یک دیدگاه زمانی که هم به جلو و هم به عقب نگاه میکند، اتخاذ کنند. همانطور که جانا دل-سرو اشاره کرد، این تمرکز دوگانه میتواند ریسکهای انطباقی را با آشکار کردن الگوهای تاریخی و پیشبینی روندهای نظارتی آینده، به میزان قابل توجهی کاهش دهد. یک مجموعه رویههای مدون و شفاف از سیاستها و رویهها به شرکتها امکان میدهد تا فرضیات را به طور مؤثر در برابر حوادث گذشته و عدم قطعیتهای احتمالی آینده آزمایش کنند.
📊 مدیران باید برنامهریزی سناریو را نه به عنوان یک فعالیت گاهبهگاه، بلکه به عنوان عنصری تکرارشونده و با منابع کافی از نظارت استراتژیک در نظر بگیرند و انتظار همکاری میانبخشی بین تیمهای زنجیره تأمین، حقوقی، انطباق و استراتژی را داشته باشند، همراه با پاسخگویی مشخص برای اجرای درسهای آموخته شده و تخصیص منابع لازم.
ارزش خوشبینی آگاهانه
علیرغم ریسکهای قابل توجه موجود در محیط جهانی، پنلیستهای وبینار توافق داشتند که خوشبینی، مبتنی بر دادههای قوی و آمادگی کامل، یک مزیت استراتژیک قدرتمند است. هیئت مدیرهها و مدیران اجرایی نقش محوری در شکلدهی به لحن سازمانی و رویکرد به عدم قطعیت دارند. اد نایت رهبران شرکتها را تشویق کرد تا از اعتبار و تخصص ذاتی خود به عنوان منبع امید استفاده کنند. این احساس توسط ویل ای. کلارک که به نقل از کالین پاول گفت: خوشبینی همیشگی یک ضربکننده نیرو است، منعکس شد.
هیئت مدیرهها و مدیران اجرایی میتوانند این طرز فکر را با مدلسازی شفافیت، چابکی و تابآوری و با تشخیص و جشن گرفتن فعالانه موارد سازگاری موفقیتآمیز در مواجهه با چالشهای پیچیده جهانی، به طور مؤثر پرورش دهند.
⚡ پرورش فرهنگی از خوشبینی آگاهانه میتواند روحیه را تقویت کرده و ظرفیت سازمان را برای غلبه بر سختیها افزایش دهد.
جمعبندی
ریسک ژئوپلیتیکی دیگر یک نگرانی انتزاعی یا دور از دسترس برای کسبوکارهای جهانی نیست؛ بلکه بخشی جداییناپذیر از عملیات روزمره است. چه در حال پیمایش روابط پویای بینالمللی، رعایت رژیمهای تحریم در حال تحول، یا آمادهسازی برای شوکهای آینده زنجیره تأمین باشند، هیئت مدیرهها و مدیران اجرایی باید منتظر رویدادهای غیرقابل پیشبینی باشند و با دوراندیشی و تابآوری رهبری کنند. مؤثرترین رهبران کسانی خواهند بود که ژئوپلیتیک را نه صرفاً به عنوان سر و صدای پسزمینه، بلکه به عنوان یک سیگنال استراتژیک حیاتی که نیازمند توجه و پاسخ فعال است، درک میکنند.
برای پیمایش موفقیتآمیز این چشمانداز پیچیده و چالشبرانگیز، به هیئت مدیرهها و مدیران اجرایی توصیه میشود:
- ملاحظات ریسک ژئوپلیتیکی را در فرآیندهای برنامهریزی استراتژیک بلندمدت ادغام کنند.
- قابلیتها را در رویههای پایش انطباق و بررسیهای دقیق افزایش دهند.
- تابآوری زنجیره تأمین را با رسیدگی به زیرساختهای فیزیکی و آسیبپذیریهای دیجیتالی در اولویت قرار دهند.
- برنامهریزی سناریو محور و دورهای را در تمام بخشهای سازمانی رسمیسازی کرده و در صورت لزوم شرکای استراتژیک را درگیر کنند.
- یک فرهنگ سازمانی را که با خوشبینی آگاهانه و سازگاری مشخص میشود، پرورش دهند.
با اجرای این استراتژیها، شرکتها میتوانند ریسکهای نوظهور را به صورت فعالانه کاهش دهند و خود را برای بهرهبرداری از فرصتهای رشد و تابآوری بهبود یافته در یک محیط جهانی به طور فزایندهای غیرقابل پیشبینی، در موقعیت بهتری قرار دهند.