نکات کلیدی
- با وجود پذیرش نهادی و موفقیت ETFهای بیتکوین، بیتکوین همچنان عمدتاً یک دارایی منفعل باقی مانده و از سیستمهای مالی گستردهتر جدا است.
- برای حفظ ارتباط، بیتکوین باید از ذخیره ارزش به وثیقه فعال در بلاکچین تبدیل شود و امکان توکنیزه کردن داراییها، تولید بازده و تامین نقدینگی در صرافیهای متمرکز (CeFi)، مالی سنتی (TradFi) و مالی غیرمتمرکز (DeFi) را فراهم کند.
- توسعه زیرساختهای غیرمتمرکز در سطح نهادی، تضمین قابلیت همکاری واقعی و ایجاد محصولات مالی لایهای برای آزادسازی کامل پتانسیل سرمایه بیتکوین حیاتی است.
پتانسیل پنهان سرمایه بیتکوین
صنعت داراییهای دیجیتال بیش از ۱ تریلیون دلار دارایی دیجیتال منفعل جمعآوری کرده است که نشاندهنده تخصیص نادرست سرمایه در امور مالی مدرن است. این موضوع با وجود پول قابل برنامهریزی مانند بیتکوین که بخش زیادی از آن بلااستفاده مانده، قابل توجه است.
در حال حاضر، علیرغم تعامل قابل توجه نهادی و نقاط عطفی مانند ETFهای بیتکوین، این ارز دیجیتال پیشرو عمدتاً با زیرساخت مالی که قرار بود متحول کند، فاصله دارد. تمرکز عمدتاً بر روایت طلای دیجیتال بوده، نه بر ایجاد بازارهای سرمایه دیجیتال قوی.
فرصت از دست رفته در توکنیزاسیون
امور مالی سنتی به طور فزایندهای طیف گستردهای از داراییها از جمله املاک، کالاها و اوراق قرضه را توکنیزه میکند، اغلب با استفاده از فناوری بلاکچین که بیتکوین پیشگام آن بوده است. در عین حال، خود بیتکوین به نظر میرسد در حال تماشا است و اجازه میدهد تا صنعت گستردهتر رمزارز، پتانسیل تحولآفرین خود را به نمایش بگذارد.
موفقیت ETFهای بیتکوین و چالش باقیمانده
موفقیت قابل توجه ETF بیتکوین بلکراک که به ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت نزدیک میشود، یک تحول مهم است. به همین ترتیب، روند فزاینده شرکتهایی مانند Strategy و Metaplanet که خزانههای دارایی دیجیتال نگهداری میکنند، نشاندهنده علاقه قوی نهادی است. با این حال، این پیشرفتها یک مشکل اساسی را برجسته میکنند: بیتکوین عمدتاً به عنوان پوشش منفعل دیده میشود، نه وثیقه فعال.
💡 داراییهای سنتی بازده فعالی تولید میکنند. طلا در بازارهای وامدهی استفاده میشود، املاک درآمد اجارهای تولید میکند و اوراق قرضه پرداخت کوپن دارند. در مقابل، بیتکوین در حال حاضر بازده ذاتی ندارد، وضعیتی که نیازمند بازنگری فوری است.
ادغام بیتکوین با داراییهای توکنیزه شده دنیای واقعی نه تنها یک فرصت، بلکه یک ضرورت است. این باید به عنوان وثیقه در بلاکچین برای داراییهایی مانند اوراق خزانه، املاک درآمدزا و استیبلکوینهای پشتوانه کالا عمل کند. این ادغام میتواند فرصتهای جدیدی را برای بازوثیقهسازی، تولید بازده مصنوعی و بهبود تامین نقدینگی باز کند. عدم انطباق، بیتکوین را در معرض خطر تبدیل شدن به یک کالای دیجیتال محدود قرار میدهد که فاقد کاربرد همتایان فیزیکی خود است.
بنیانهای فعالسازی پتانسیل بیتکوین
برای پر کردن شکاف بین وضعیت فعلی بیتکوین و پتانسیل آن به عنوان یک ابزار مالی مولد، سه ستون زیرساختی حیاتی باید بنا شود:
زیرساخت غیرمتمرکز در سطح نهادی
صنعت باید زیرساخت غیرمتمرکزی را توسعه دهد که امکان نهاییسازی تسویهحساب بیتکوین را بدون به خطر انداختن ویژگیهای مقاومت در برابر سانسور آن فراهم کند. این شامل قیومهای واجد شرایط حامی بازوثیقهسازی، لایههای انطباق بر روی بلاکچین بدون نیاز به مجوز و چارچوبهای نظارتی است که بیتکوین را به عنوان وثیقه معتبر میشناسند. راهحلهای لایه ۲ به تنهایی برای این تحول کافی نخواهند بود.
قابلیت همکاری واقعی بین اکوسیستمها
ادغام یکپارچه بیتکوین در اوراق خزانه توکنیزه شده، پروتکلهای DeFi و صرافیهای نهادی امری ضروری است. این امر مستلزم قابلیت حمل وثیقه واقعی است که فراتر از استانداردهای صرفاً جدید توکنهای بستهبندی شده (wrapped token) باشد. بیتکوین باید به عنوان یک دارایی وثیقه، ذخیره و تسویه در سراسر همه پلتفرمها عمل کند تا در چشمانداز مالی در حال تحول مرتبط باقی بماند.
نوآوری در محصولات ریسک لایهای
تقاضای واضحی برای طیف متنوعتری از محصولات مالی فراتر از استراتژیهای ساده خرید و نگهداری وجود دارد. این شامل توسعه استیبلکوینهای پشتوانه بیتکوین، مزارع بازده دلتای خنثی (delta-neutral yield farms) و محصولات ساختاریافته اهرمی است که به طور موثر کل طیف قابلیتهای امور مالی سنتی (TradFi) را در پلتفرمهای مبتنی بر بیتکوین بازآفرینی میکنند.
انتقال از نگهداری به استقرار فعال سرمایه
یک درک حیاتی این است که اگر صنعت رمزارز، بیتکوین را به عنوان سرمایه مولد فعال نکند، نیروهای خارجی آینده مالی را شکل خواهند داد. با ورود بازیگران اصلی نهادی، از جمله صندوقهای بازنشستگی و صندوقهای ثروت ملی به بازار، آنها به دنبال بازده، نقدینگی و کاربرد خواهند بود – نه فقط راهحلهای نگهداری امن.
✅ فعالسازی تنها ۱۰ درصد از ارزش بازار بیتکوین به صورت مولد میتواند ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه به اقتصاد تزریق کند و خروجی اقتصادی واقعی قابل توجهی ایجاد نماید. این با چشمانداز اصلی بیتکوین به عنوان پول الکترونیکی نظیر به نظیر و پایهی یک سیستم مالی جدید، که تراکنشهای فرامرزی بدون اصطکاک و ادغام سیستم را امکانپذیر میسازد، همسو است.
موسساتی که نقش دوگانه بیتکوین را به عنوان یک دارایی ذخیره و یک موتور وثیقه تشخیص میدهند، از نظر استراتژیک در موقعیتی قرار میگیرند که در دهه آینده پیشگام باشند. کسانی که صرفاً بر روایت طلای دیجیتال تمرکز دارند، در معرض از دست دادن مهاجرت بازارهای اعتباری، تامین نقدینگی و صدور دارایی به بلاکچین هستند.
⚡ بیش از ۱ تریلیون دلار بیتکوین بلااستفاده، نیاز به فعالسازی از طریق توسعه زیرساختهای بنیادین دارد که دارایی را به صورت مولد مستقر کند، به جای اتکای صرف به افزایش پذیرش ETF یا تخصیص خزانهداری شرکتی.
انتخاب روشن است: بیتکوین باید به عنوان سرمایه مولد فعال شود، در غیر این صورت در معرض خطر تبدیل شدن به یک بازیگر درجه دوم در سیستم مالی است که قصد بر هم زدن آن را داشت. توسعه معماری لازم میتواند بیتکوین را به عنوان پایه پولی یک سیستم مالی باز و قابل برنامهریزی قرار دهد که قادر به پیشی گرفتن از امور مالی سنتی است.
رایان چاو، مدیرعامل و بنیانگذار Solv Protocol، پتانسیل استفاده نشده بیش از ۱ تریلیون دلار دارایی بیتکوین را از طریق پلتفرم خود برجسته میکند. از زمان راهاندازی در سال ۲۰۲۰، Solv Protocol پیشگام NFTهای مالی و راهحلهای سهامگذاری بیتکوین بوده و به بیش از ۲.۶۴ تریلیون دلار کل ارزش قفل شده (TVL) دست یافته است. سابقه چاو در امور مالی و بلاکچین شامل همبنیانگذاری Beijing Unizon Technology، سازمانی که زنجیره تامین صنعت خودرو را بهبود بخشید، میشود.
جمعبندی
بیتکوین با داراییهای عظیم بلااستفاده خود، فرصتی بینظیر برای تحول از صرفاً یک ذخیره ارزش به یک موتور فعال برای تولید سرمایه و نقدینگی در سیستم مالی جهانی ارائه میدهد. تحقق این پتانسیل به توسعه زیرساختهای نوآورانه و آماده نهادی که برای مهار قابلیتهای کامل آن طراحی شدهاند، بستگی دارد.
“`